راستش با اينكه ادم محتاطي هستم اما كم تر اظهار نظر ديگران درباره ي نحوه ي زندگيم مهمه!

يعني نه كه حرفا اذيتم نكنه ها، ميكنه! ولي خب من تهش معمولا كاري كه دوست دارم رو ميكنم!! البته بماند كه يه سري كارها رو كوتاه ميام (ميومدم!!) بخاطر دوتا داداش! اونم ديگه پير شدم اهميت نميدم ????‍♀️????????

اقا شهر ما انقدر كوچيك و سنتيه كه يه دختر سوار دوچرخه بشه تابلو ميشه.بعد بعضي از اين اي شهر هم سريع فتوا صادر ميكنن!! پليسم مياد گير ميده.با اين حال من چند روز هي پاشدم رفتم چرخيدم همين اطراف خونمون در جهت ورزش البته(كارديو بعد از وزنمه والا) ، پليس به پستم نخورد ولي اين ويروس كثافت ِ سرماخوردگي بدتر از اين ا يقمو چسبيد.من سرما ك ميخورم زندگيم به حالت تعليق در مياد.همه چيز رو با هر ضرب و زوري كه هست انجام ميدما شاگردام لنگ نميمونن اما راستش همين كه خودم از تمرين ميوفتم برام فاجعس .گند ميخوره به حالت روحيم. لعنت بهت ويروسِ خفت گير.

گيجم چي نوشتم؟


بعضي روزا يجوري تعطيله انگار جمعس????!

نميدونم اومدم چي بنويسم هرچي بود يادم رفت و الان الكي دارم مينويسم.

در اين حد دلم تنوع ميخاد كه ترجيح ميدم چرتوپرت بگم تا يه پست جديد بياد رو وبلاگم و حداقل اينجا قيافش عوض شه!

نه .دروغ گفتم.كسي كه تنوع ميخاد مثل من نميكپه توو رختخواب مداااااام.

نميدونم چرا حس هيچكاري نيست.خودمم نميدونم چي ميخام.ولي مطمئنم كه يه چيزي ميخام!

شايد يه حس رهاي عاشقانه فقط. بي طول و تفسير .حوصله توضيحم ندارم.يكيو كه نگاشم نكني(!!!) بفهمه چته كه نگا نميكني! در اين حد درك!

ميدونم كه همچين چيزي توو دنيا وجود نداره.

گه توش.


يه وقتي حرف ميزني و حس ميكني كسي صداتو نميشنوه.

وقتي اينجوره ادم سكوت ميكنه ديگه.اونوقت ميخان بشنون.همه چي برعكسه توي اين ديوونه خونه.

انگار ته ته پوچي وايسادم. يه دره جلومه كه انگار ارزومه بپرم توش.حس ميكنم ميتونم گند بزنم به زندگيمو هركسي كه نزديكمه و اصلنم برام مهم نباشه.يه حس عصبانيت عجيب نسبت به همه چيز و همه كس دارم.

براي دل و ارزو يا بي احتياطي يا احساس گذراي دو نفر ديگه من چرا چرا چرا بايد بيام توي همچين جهنمي!

سيبو حوا خورد گناه كرد رونده شد همه رو بدبخت كرد اومديم توو اين دنيا؟؟!!قالو بلي؟!!!! خفه شين بابا!


من اهل فخر ي نيستم.در واقع هميشه فكر ميكنم برتري خاصي نسبت به ديگران و اطرافيانم ندارم.هركي يه جور خوبه.پس اهلفخر ي نيستم!

———————————————————

به چشم زخم هم اعتقادي ندارم. البته شايد بهتره بگم نداشته ام ! ولي وقتي يه سري اتفاقات دسته دسته پشت سرهم ميوفته ،وقتي ادم سر هيچ و پوچ ماه ها زمين گير و بي تحرك ميشه، وقتي ميبينه بعد از خروج از يه مكان خاص و از ميان ادم هايي خاص، تا مدت ها حتي توان راه رفتن معمولي رو هم نداره.خب لابد چشم بد هم وجود داره واقعا.

نه؟!؟.نميدونم.شايدم نه.

———————————————————-

رسم دنيا رسم خوبي نيست.بي شرفه كلا!.

همين.


من تا الان دلم نخواسته توي زندگيم به عقب برگردم! اما امروز اگر ساعت برنارد رو داشتم برميگشتم به ٥روز عقب تر و يه كار محكم كاري رو انجام ميدادم! 

نميدونم شايدم بخاطر اين ، اين قدرت رو نداريم كه از اتفاقاتي كه ميوفته درس بگيريم و بيشتر دقت كنيم مثلا!! به هرحال گندش بزنن خب كاش ميشد كه بشه ! قشنگ معلومه عصبيم خخخ!


عشق رو بايد بوسيد تا وقت هست.عشق رو بايد بوييد و بغل كرد.عشق رو بايد بوسيد و با التهاب غرق كرد بايد بوييد و بوسيد و بوسيد و تا وقت هست، تا هست. عشق رو بايد عشق كرد بايد ديوانه شد عشق رو بايد به جنون بكشوني و ديوانگي كني.عشق رو بايد زندگي كرد وگرنه بايد مرد.بمير اگر عشقت رو ديوانه نكردي كه مردن بهتره.


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دکوراسیون گندمی پایان نامه، پروپوزال، آزمون های روانشناسی، مشاوره و مدیریت، کارهای پژوهشی، معرفی روانشناسان، مطالب روانشناسی، درمان اختلالات کودکان دانلود مقاله فارسی - مقاله رایگان رامین روانشناس خوب در آبادان دکتر جعفر نیک نظر .:: ســـایـــت پــــرســــیک ::. ارز دیجیتال - بیت مهر دانلود بازی کامپیوتر و موبایل اجناس فوق العاده